هجده ...
حرفم هست، اما چندیست میل به نوشتنم نیست. حرفها وقتی می شود هزار و یکی،دیگر قلم میان هیاهوهای ذهنی گم می شود. اما گفتن ِ دوستت دارم های مادرانه نه مقدمه می خواهد و نه مطلع.پس جانِ مادر؛جانانه دوستت دارم . یکی از سرگرمی های مستمرم، مرور کردن عکسهای تو است؛به خصوص عکس های نوزادی.دیدن عکسهای نوزادی و قدیمی ات برایم جذابیت بیشتری دارد. حکایت آن روزها فرق می کند ...به نسبت آن روزها احساس میکنم حالا دیگر برای خودت مردی شده ای.در ِ گوش ات می گویم " چهره امروزت را بیشتر از آن روزها می پسندم "،چهره خام نوزادی ات حالا شکل گرفته و من،انگار سالهاست که هم خانه آن صورتم . شک نکن که چهره جوانی ات را بی تابانه به انتظارم ... واکسن این م...
نویسنده :
مامانی
10:50